سردبیر یک روزنامه کشته میشود و مامور پلیس به دنبال قاتل او میگردد…
سردبیر یک روزنامه کشته میشود و مامور پلیس به دنبال قاتل او میگردد…
بایجو جوانی بیکار, وظیفه نشناس,خرابکار و چشم چران است که مردم دهکده روزگار خوشی از دست او ندارند.
دایاشانکار یک تاجر است که دو پسر دارد که به مدرسه می روند به نام های راج و اشوک . روزی متوجه می شود که راج از کیفی پولش دزدی کرده او را در اتاق حبس می کند اما راج فرار می کند …
فیلمی کلاسیک و نقطه عطفی در صنعت سینما …
عمر ، مالتی و پسر جوانشان یک زندگی متوسط دارند ، آنها پسرشان را از یتیم خانه آورده اند …
پس از زندگی در بنارس، “آپو” ده ساله به همراه مادر خود به خانه دایی خود در دهکده ای کوچک بنگالی نقل مکان می کنند. “آپو” به مدرسه رفته و پس از مدتها فارغ التحصیل شده و بورسیه کالجی در کلکته را بدست می آورد. او خانه را ترک می کند اما مادرش با ترک او در هم می شکند و…